طالبان پس از 17 سال جنگ نهایتا توانسته اند موقعیت خود را از یک گروه شکست خورده افغان به بازیگری تبدیل کنند که می تواند حکومت افغانستان را نادیده بگیرد و مستقیما با ایالات متحده دور میز مذاکره بنشیند. برخی منابع گفته اند که طالبان تاکنون ده بار با مقامات ایالات متحده ملاقات کرده اند.
یقینا حکومت غنی نمی خواهد تا در مذاکرات نادیده گرفته و دور زده شود، چرا که مشروعیتش به شدت لطمه می خورد. در زمان ریاست جمهوری کرزی، چنین تلاش هایی با شکست روبرو می شد و کرزی اجازه نمی داد تا آدرس جدیدی غیر از حکومت خودش در مقابله با طالبان باز شود. کرزی نیز همچون غنی بر "مذاکراتی با رهبری" افغانستان تاکید می کرد.
این که آیا در این گفتگوها امریکایی ها کوشش می کنند تا طالبان را قناعت دهند با حکومت افغانستان دور یک میز بنشیند، نامعلوم است. اما آنچه روشن است این که طالبان توانسته اند با امریکایی ها گفتگو کنند؛ هدفی که از سال 2001 تاکنون بر آن تاکید کرده بودند.
آیا طالبان در جنگ دست بالا دارند؟
اما این موقعیت از کجا آمده است؟ آیا طالبان به دستاوردهایی رسیده اند و در جنگ دست بالا دارد؟
بعد از پایان ماموریت نظامی بین المللی در سال 2014، طالبان حملات خود را بر نیروهای امنیتی افغانستان افزایش دادند به این امید که بتوانند پایگاهی ثابت در خاک افغانستان برای خود بسازد و از آن مانند "پایتخت" حکومت خودخوانده خود استفاده کنند. هرچند این گروه توانست به مدت چند روز شهر استراتژیک کندز و اخیرا شهر غزنی را به کنترول خود درآورد، اما در عمل در نگهداشتن آن ناکام بوده است. گروه طالبان با ایجاد "پایتخت جغرافیایی" می توانست هم در جمع هوادارانش و هم حامیان خارجی اش اعتبار کسب کند؛ زیرا این گروه پس از حدود دو دهه جنگ نتوانسته است به دستاوردی ملموس دست یابد.
از این رو طالبان اخیرا استراتژی خود را تغییر داده اند و حملات خود را بر "اهداف ضعیف" و البته کم بها به لحاظ استراتژیک، متمرکز کرده اند تا بیش از همه جنگ تبلیغاتی را پیش ببرند. بر این اساس، حملات طالبان بر نیروهای امنیتی افغانستان به ویژه در نقاط دوردست افزایش یافت اما همزمان حملاتش بر نیروهای بین المللی و امریکایی کاهش چشمگیری پیدا کرد.
حملات شبانه به پایگاه های کوچک پلیس، نظم عامه و اردو می تواند این گمانه زنی را تقویت کند که گویا این شورشیان به تجهیزات جدیدی از جمله دوربین های شب بین مجهز گشته اند. این که آیا تجهیزات جدید می تواند مانند "موشک ستنگر" که ایالات متحده در دهه 80 میلادی به مجاهدین داد، سرنوشت جنگ را تغییر دهد یا خیر، هنوز معلوم نیست.
با این همه، برتری قوای هوایی افغانستان در استراتژی جنگ جدید ترامپ غیرقابل انکار است. نیروی هوایی افغانستان غالبا پس از هر حمله زمینی طالبان، پاسخ محکمی به شورشیان داده است.
گفتگو در سطح فرا افغانی
به نظر می رسد که امکان گفتگو با امریکایی ها نه به دلیل برتری جنگی طالبان در میدان نبرد، بلکه به دلیل "روش ویژه حل بحران" حکومت ترامپ مهیا شده است. رویکرد حل بحران حکومت ترامپ، رویکردی عملگرایانه است؛ به این معنا که آنچه برای حکومت ترامپ مهم است سودآوری و کاهش هزینه برای ایالات متحده است. در چنین روشی مهم نیست که روند دموکراتیزه شدن افغانستان به کدام سوی می رود، بلکه پایان جنگی اهمیت دارد که طی 17 سال گذشته هزینه سنگینی بر دوش امریکا مانده است.
البته ناگفته نماند که شاید ترامپ به این نتیجه رسیده است که روند دموکراسی در افغانستان نیز یک دور باطل است و به هزینه جنگی و مادی که حالا متحمل آن است، نمی ارزد. انتخابات ریاست جمهوری 2009 با تقلب گسترده همراه بود. انتخابات ریاست جمهوری 2014 با تنش و انشقاق شدید جناح ها همراه گردید و انتخابات پارلمانی سال ها به تعویق افتاد.
آن گونه که در حل بحران کره شمالی دیده شد، روش حل بحران ترامپ شامل "مذاکرات فشرده استخباراتی" است؛ مذاکراتی که در آن پیشکش های مستقیم و صریح بین طرفین ارائه می شود. به نظر می رسد که طالبان نیز از چنین روشی استقبال کرده اند و جایی برای چانه زنی نمانده است.
طالبان چه می خواهند؟
در نشست مسکو طالبان تلاش کردند تا چهره معتدلی از خود نشان دهند هرچند که بر موضع همیشگی خود یعنی خروج نیروهای امریکایی تاکید ورزیدند. در مسکو، افرادی از طالبان نمایندگی کردند که برخلاف تصور رایج، دستار سیاه به سر نداشتند بلکه با ظاهری آراسته و انگلیسی روان، با خوشرویی با خبرنگاران صحبت می کردند.
احتمالا امریکایی ها به طالبان امتیازات ملموسی را به شمول آزادی زندانیان و تقسیم قدرت، پیشکش و تضمین می کنند. امریکایی ها باید از یکسو دستاوردهای 17 سال گذشته خود را حداقل به طور صوری حفظ کنند و در سوی دیگر به طالبان امتیازاتی را در تقسیم قدرت بدهند. با این فرض که اگر "حکومت وحدت ملی" یک حکومت توافقی است، با چنین توافقی طالبان را نیز می توان شریک قدرت ساخت. بنابراین، به احتمال زیاد، این امتیازدهی در انتخابات ریاست جمهوری شش ماه آینده تبارز خواهد کرد.
عاصف حسینی
15 نوامبر 2018